۱۳۹۱ تیر ۳۱, شنبه

سادومازوخيسم، دو چيز يا يک چيز؟


اول لازم است به اين نکته دقت نماييم که منظور من از سادومازوخيسم در اين پست کمی گسترده تر از اصطلاح تخصصی bdsm آن (که در پست اختصاصی سادومازوخيسم توضيح داده ام) است . منظور من اينجا بيشتر به کاربرد روانشناسی اين کلمه نزديک است و تا حد زيادی همه فعاليت های bdsm و همه افراد درگير در آن را شامل می شود.
سؤال اصلی اين است که آيا سادومازوخيسم بيانگر دو حس ، دو تمايل يا دو نياز مستقل است؟ ساديسم و مازوخيسم، و يا کليت آن يک چيز واحد است؟
پاسخ اين است که در واقع سادومازوخيسم دو چيز نيست بلکه يک چيز است و تمايلات ساديستی و مازوخيستی دو روی يک سکه هستند. منظور من اين نيست که اينها مکمل هم می باشند بلکه دقيقاً منظورم اين است که در يک فرد واحد هر دو روی اين سکه با هم وجود دارند! اينطور نيست که يک نفر ساديست خالص باشد و ديگری مازوخيست خالص! بلکه افراد سادومازوخيست هستند و ممکن است يک روی سکه اين ويژگی در ايشان جلوه بيرونی غالب تری داشته باشد.
اين واقعيتی است که دانستنش به بعضی افراد بر ميخورد و بعضی ديگر را نا اميد می کند!
اما در هر صورت اين واقعيتی است که وجود دارد، البته بدين معنی نيست که هر مستری تمايلات سابميسيوی يا هر برده اي تمايلات مستری دارد، هرچند اين هم می تواند باشد اما ممکن است يکی از جلوه های سادومازوخيسم به شکل ديگری در فرد وجود داشته باشد. مثلاً اربابی را تصور کنيد که با همه تمايلات ساديستی که دارد، شديداً  به مواد روان گردان، الکل و چيزهايی شبيه به اين وابستگی دارد و حتی با مشاهده عوارض آنها  بيشتر و بيشتر هم مصرف می کند. اين فرد بعد مازوخيستی ويژگی سادومازوخيسم خودش را به اين شکل خود آزارگرانه ابراز می کند، يا برده اي را تصور کنيد که علی رغم همه تمايلات و فانتزی های سلطه جويانه و مطيعانه اش، در محل کار يا در روابط خانوادگی شديداً پرخاشگر و آزاردهنده است، به همه دستور می دهد و وحشيانه رياست می کند! اين فرد بعد سادسيستی ويژگی سادومازوخيسم خود را اينگونه ابراز کرده است.
اين مثال ها جلوه های بيرونی و ابراز شده سادومازوخيسم هستند، ممکن است که يک فرد يکی از دو روی سکه سادومازوخيسم خود را به هيچ وجه به طور بيرونی ابراز نکند، اما چون آن تمايل وجود دارد بيکار نمی نشيند و از درون فرد را می خورد، هميشه بهتر است که تمايلات سادومازوخيستی جلوه بيرونی و ابراز شده داشته باشند تا اينکه درونی و روانی ابراز شوند. البته تشخيص اين وضعيت دوم کار پيچيده اي است و نياز به تخصص روانشناسانه دارد، اما مسأله مهم اين است که سادومازوخيسم دو چيز نيست و يک چيز است! خوب است که هر دو روی اين تمايل خود را بشناسيم و مراقب باشيم که هر دو وجه راما خودمان کنترل کنيم نه اينکه آنها ما را کنترل کنند.

ضمناً مجدداً تأکيد می کنم که آنچه اينجا نوشته ام به اين معنی نيست که هر فرد سادومازوخيستی همزمان تمايلات سلطه گرانه و سلطه جويانه دارد بلکه بهتر است بگوييم هر فرد سادومازوخيستی همزمان تمايلات خود آزارگرانه و ديگر آزارانه دارد که می تواند در يک زمينه سکسی مثل bdsm ، يا در هر زمينه ديگری از زندگی معمولی ابراز شوند.

معرفی فيلم: سرگذشت "او"

محصول 1975 فرانسه
يکی از زيباترين و الهام بخش ترين فيلم هايی است که در زمينه bdsm ساخته شده است. فيلمی فوق العاده که از رمانی زيبا برگرفته و تا کنون چندين بار در کشورهای مختلف و توسط کارگردانان مختلفی باز توليد شده است.
اين فيلم و رمان اصلی آن اثرات عميقی هم بر فرهنگ معاصر bdsm گذاشته، از جمله سايت ها و کتاب هايی که با استفاده از اسم آن ساخته شده اند، انگشتری و جواهرات نمادينی که در ساختنشان از نمادهای اين فيلم استفاده شده است و...

خلاصه داستان فيلم از اين قرار است که "او" توسط دوست پسرش "رنه" به مکان عجيبی برده می شود که کارشان تربيت برده است... "او" آنجا خيلی چيزها درباره برده بودن می آموزد، بعد از پايان دوره آموزش "او" داستان با واگذاری مالکيت "او" توسط رنه به برادر ناتنی اش، "سر استفن" ادامه پيدا می کند و حلقه آخر ماجرا هم دختری است که رنه خواهان به بردگی گرفتن اوست و حالا اين وظيفه "او" است که دين خود را ادا کند...
Story of O  (Histoire d'O)
Director: Just Jaeckin
Writers: Dominique Aury (novel), Sébastien Japrisot
Stars: Corinne Cléry, Udo Kier and Anthony Steel


تصاوير بيشتر از اين فيلم را در ادامه مطلب ببينيد

سه گانه تاريک: نقدی بر اربابان (بخش دوم)

 در ادامه توضيحاتی که در پست پيشين راجع به سه گانه تاريک بيان کردم لازم است که مجدد تأکيد کنم اين ويژگی ها در افرادی که دارای روحيه داميننتی (سلطه گری) هستند کم و بيش وجود دارد و صرف وجود اين نشانه ها بيانگر مشکل نمی باشد. مشکل زمانی وجود دارد که اين خصوصيات در فردی خيلی زياد برجسته باشند. يعنی شاخصه اصلی شخصيت فرد را اين سه خصوصيت تشکيل بدهند، چنين افرادی دقيقاً آن کسانی هستند که حضورشان در bdsm آسيب زا و خطرناک است، در اجتماعات خصوصی و حرفهای bdsm کشورهای غربی اين افراد سريعاً شناسايی و طرد می شوند، مهم ترين شعار bdsm را به ياد بياوريد، "سلامت، امنيت و رضايت دو طرفه" کسانی که مد نظر ما هستند اين شعار را کاملاً ناديده ميگيرند و سلامت، امنيت و رضايت طرف مقابل هيچ اهميتی برايشان ندارد.
 حد و حدود تعيين نمی کنند، اگر قراردادی وضع شده باشد به آن پايبند نيستند، در لحظه هر چه به فکرشان برسد بدون توجه به وضعيت فرد مقابل انجام می دهند و...
گاهی اين افراد با کسانی که فتيش های سياه و خيلی خشونت آميز دارند اشتباه گرفته می شوند، اما نکته اينجاست که اين افراد چون هيچ نوع اهميتی به لذت طرف مقابل نمی دهند اصلاً برايشان مهم نيست که آيا برده زير دستشان هم می خواهد وارد بازی آن فتيش خطرناک بشود يا خير.
يک نکته مهم ديگر اين است که آسيبی که چنين افرادی وارد می کنند فقط آسيب های جسمانی نيست، بلکه آسيب های روانی که به برده می زنند خيلی شديدتر است، يکی از ويژگی های اصلی هر ارباب واقعی توجه به به-زيستی و رشد روانی برده است، هر نوع تحقير و فشار روانی که يک ارباب واقعی به برده وارد می کند باید به دقت تنظيم شده و در جهت رشد برده باشد نه اينکه در نهايت يک فرد شديداً ناتوان ، خرد شده و درمانده به جا بگذارد. افراد مد نظر ما معمولاً هيچ توجهی به احساسات، هيجانات و عواطف برده ندارند و قادر به تشخيص احساسات برده در هر لحظه نيستند، دقت کنيد که يک ارباب واقعی می بايست در هر لحظه نسبت به هيجانات، عواطف و احساسات برده اش هشيار باشد و به آنها پاسخ مناسب بدهد، البته ممکن است اين پاسخ مناسب بسته به شرايط، شخصيت و اخلاق فرد بسيار متنوع باشد، اما مهم اين است که به آن چه که در درون برده در حال رخ دادن است بی توجه نباشد. و خلاصه کلام اينکه، مراقب باشيد در دام اين افراد گرفتار نشويد چون عواقب آزار دهنده آن بسيار بيشتر از دورنمای لذت بخش آن است.



۱۳۹۱ تیر ۱۸, یکشنبه

معرفی فيلم: ساختار جهنم


محصول 2004 فرانسه
زنی عجيب به يک کلوب همجنس گرايان می رود و مردی را استخدام می کند تا چهار شب آن زن را تماشا کند... فيلم روايتی پيچيده دارد، اصل فيلم از زبان بازيگران بيان می شود و صحنه ها مکمل ديالوگ ها هستند، فيلمی است که بايد ديده شود.
زبان اصلی فيلم فرانسه است و به دليل پيچيدگی ديالوگ ها در بعضی جاها کمی درک آن سخت است.

(Anatomie de l'enfer (Anatomy of Hell

Director: Catherine Breillat
(Writers: Catherine Breillat (novel), Catherine Breillat (screenplay
Stars: Amira Casar, Rocco Siffredi and Alexandre Belin


تصاوير بيشتر از اين فيلم را در ادامه مطلب ببينيد.

۱۳۹۱ تیر ۱۳, سه‌شنبه

سه گانه تاريک: نقدی بر اربابان (بخش اول)

روانشناسان سه ويژگی شخصيتی که در هر فرد باشد موجب می شود او در روابط بين فردی اش به ديگران آسيب بزند و بقيه را اذيت کند را، سه گانه تاريک می نامند.
اين سه ويژگی عبارتند از: خودشيفتگی، ماکياوليانيزم و سايکوپاتی

خودشيفتگی:
اصطلاح خودشيفتگی معانی و کاربردهای متعددی دارد، خودشيفتگی به تنهايی می تواند يک بيماری کامل باشد ( اختلال شخصيت خودشيفته) يا فقط به شکل يک ويژگی شخصيتی بررسی شود. معانی ديگرش مربوط به بحث ما نيست، در اين مقاله منظور من از خودشيفتگی يک ويژگی شخصيتی است که می تواند در هر فردی کم يا زياد وجود داشته باشد و به معنی "خودخواهی، غرور، خود بزرگ بينی و خود رأيی" است. می شود گفت اين ويژگی در همه انسان ها به گونه اي وجود دارد اما درجه آن کم و زياد دارد، حتماً متوجه شده ايد که مستر ها و همچنين صاحبان پروفايل های اينترنتی با عنوان مستر! به نسبت سايرين درجات بالاتری از خودشيفتگی را دارند.

ماکياوليانيزم:
ساده ترین توضیح برای اين اصطلاح که از نام يک نويسنده و سياستمدار معروف به نام ماکياولی گرفته شده، اين است که معتقد باشيم رسيدن به هدف وسيله را  توجيه  می کند. البته اين اصطلاح هم کاربرد های متعددی دارد و به خصوص در سياست استفاده می شود اما اینجا منظور ما از ماکياوليانيزم يک ويژگی شخصيتی است، کسانی ماکياوليانيست هستند که برای رسيدن به اهداف خود و صرفاً برای تأمين منافع شخصی خودشان از هيچ کار غير اخلاقی در حق ديگران نمي گذرند! اين افراد فقط در فکر استثمار و سوء استفاده از ديگران هستند تا به آن چيزهايی که می خواهند برسند، هر دروغ و فريبکاری که لازم باشد انجام می دهند و هيچ توجهی به اصول اخلاقی ندارند. متأسفانه اين ويژگی هم در بين مسترها و صاحبان پروفايل مستری زياد ديده می شود، کسانی که خودشان را در پشت شخصيت های خيالی که می سازند پنهان کرده، در مورد شخصيت واقعيشان غلو می کنند و به قول معروف خالی می بندند، ادعای مهارت زياد می کنند، موقع رابطه از هر وسيله اي استفاده می کنند تا بيشترين لذت را ببرند و به لذت و رضايت طرف مقابل هيچ توجهی نمی کنند و...

سايکوپاتی:

اين اصطلاح هم مثل خودشيفتگی مي تواند به تنهايی بيانگر يک بيماری کامل شخصيت ( که نوع خفيف تر آن را به نام اختلال شخصيت ضد اجتماعی می شناسيم ) و يا به معنی يک صفت شخصيتی باشد ؛ که ما اينجا منظورمان همان صفت شخصيتی است. فردی که ويژگی سايکوپاتی بالايی دارد مدام به دنبال هيجانات عجيب و غريب می گردد، بسيار خودخواه است، احساسات و عواطف سطحی دارد و نمی تواند عواطف عميق داشته باشد، نمی تواند به طور واقعی و عاشقانه کسی را دوست بدارد، سعی می کند تا خودش را جذاب نشان دهد، جذابيت هايی که ساختگی هستند و چهره واقعی او نيستند. سايکوپات ها به معنی واقعی افراد ظالمی هستند، رحم و شفقت انسانی که هر فردی به طور طبيعی دارد را ندارند، از آسيب هايی که به ديگران وارد می کنند احساس گناه نمی کنند، مسئوليت اعمال خويش را نمي پذيرند، برنامه ها و اهداف خيلی بلند مدت متعالی که عملاً در زندگی در حال دنبال کردن آنها باشند ندارند و کوته نظر هستند. تکانشی هستند(عکس العمل های فوری و بدون فکر نشان می دهند و در لحظه هر چه دلشان خواست انجام مي دهند بدون اينکه به عواقب آن فکر کنند) معمولاً سبک زندگی خيلی مفيد و مولدی ندارند و در يک حرفه يا رشته تحصيلی خيلی موفق نيستند و به مدارج بالا نمي رسند. به اين مشکلات خودشان بينش ندارند و خودشان را سالم و حق به جانب می دانند. اعتماد به نفس کاذب بالايی دارند، برای به دست آوردن قدرت هر رفتار خصمانه و ظالمانه اي که لازم باشد را انجام می دهند. خيلی دروغ می گويند و ادعاهای عجيب و غريبی دارند، خجالت نمي کشند، از گذشته عبرت نمي گيرند. احساس می کنند خيلی باهوش هستند در حالی که عملکرد واقعيشان خلاف اين را نشان می دهد. به طور کلی سايکوپات ها افراد خطرناکی هستند که به هر کس که نزديک بشوند به او آسيب ميزنند، اين آسيب می تواند روحی ، جسمی يا هر دو باشد.البته توجه کنيد که در يک فرد ممکن است همه اين خصايص با هم وجود نداشته  و کم و زياد باشد.

 (ادامه در پست بعد)