۱۳۸۹ مهر ۲۲, پنجشنبه

فتيش چيست؟


قبل از نوشتن اين پست بايد تأکيد کنم که فتيشيسم به طور جداگانه جزيی از BDSM محسوب نمي شود اما ممکن است کسانی که فعاليت های BDSM را انجام مي دهند فتيش های خاصی نيز داشته باشند. هرچند شخصاً علاقه اي به فتيشيسم ندارم اما چون اين مقوله مکرراً در صفحات مربوط به BDSM ياد آوری مي شود، اين پست را برای آشنايی بيشتر با فتيش و فتيشيست ها می نويسم.

طبق روال معمول از معنی لغوی اين کلمه شروع می کنم، کلمه فتيش در لغت به معنی يادگار، طلسم، بت و چنين چيزهايی به کار می رود، در روانشناسی به يادگار ترجمه می شود و به فتيشيسم، يادگار پرستی گفته می شود. به طور خلاصه ريشه اين لغت در عقايد خرافی قبايل افريقايی و همچنين مردم باستان نهفته است که برای بعضی اشياء قدرت های خاصی قائل بودند و آنها را می پرستيدند يا مقدس می دانستند.
در روانشناسی فتيشيسم جزء يکی از مقولات جنسی است.
فتيشيسم يعنی جذابيت شديد و مکرر به يک شئ بی جان. به خود آن شئ هم فتيش گفته می شود. فتيشيست هم کسی است که به يک شئ بي جان اشتغال ذهنی دارد و برای رسيدن به ارضای جنسی به آن شئ وابسته می شود. تقريباً همه يادگار پرستان (فتيشيست ها) مرد هستند.
رايج ترين فتيش ها، اقلام پوشاک معمولی مثل لباس زير، جوراب، کفش، چکمه و دستکش هستند، البته انواع مختلفی از فتيش ها وجود دارد که کمتر شايع است.
به نوع ديگری از فتيشيسم، جزء گرايی (partialism) گفته می شود که فرد از قسمت خاصی از بدن، مثل پاها تحريک جنسی می شود. فوت فتيش ها جزء اين دسته از افراد هستند.
همچنين نوع ديگری از فتيشيسم، مبدل پوشی (زنانه پوشی) است.

فتيشيست ها با شئ مورد علاقه خود تحريک جنسی می شوند، ممکن است آن را بپوشند، نوازش کنند، بو کنند، بمالند، بليسند، بمکند، يا فقط به تماشای آن هنگامی که ديگران آن را پوشيده اند يا استفاده می کنند علاقه داشته باشند.
برخی ممکن است برای اينکه حين سکس تحريک جنسی شوند به آن نياز داشته باشند، برخی فقط برای خود ارضايی از آن استفاده ميکنند و ممکن است حتی تمايلی به رابطه جنسی با فرد ديگری نداشته باشند، برخی افراد هم فقط و فقط وقتی تحريک مي شوند که حتماً آن شئ موجود باشد.

در اينجا ذکر دو نکته مهم اهميت دارد، اول اينکه خيالپردازی ها يا رفتارهايی که گاهی بر انگيختگی جنسی را افزايش می دهند با فتيشيسم تفاوت دارد. هر کسی ممکن است به لباس يا شئ خاصی علاقه داشته باشد و با آن تحريک شود، مثلاً من مردان زيادی را ميشناسم که به چکمه (بوت) زنانه علاقه دارند به اين معنی که ديدن زنی که بوت پوشيده است برايشان تحريک کننده است و يا اگر شريک جنسيشان حين سکس بوت بپوشد، خوششان می آيد و ممکن است بيشتر تحريک شوند، همين طور است لباس های زير خاص (مثلاً بيکينی) و... يا اشياء خاص (مثلاً ممکن است يک نفر از ديلدو خيلی خوشش بيايد و عاشق فيلم های پورنويی باشد که در آنها از ديلدو استفاده مي شود) و يا مثلاً ممکن است فردی با ديدن پاهای ظريف و زيبای يک زن تحريک شود و دلش بخواهد آن پاهای زيبا را ببوسد يا بليسد.
اين رفتارها لزوماً فتيشيسم نيست! تفاوت ظريف در رفتار وسواس گونه و اشتغال فکری است که فتيشيست ها دارند، فتيشيسم معمولاً از کنترل فرد خارج است و همه توجه جنسی او را به خود معطوف مي کند. هرچند باب شده است که هرکس از هرچه در سکس خوشش می آيد، ميگويد من فتيش فلان چيز را دارم، اما اين اصطلاح غلطی است، ما از چيزهای مختلفی خوشمان می آيد و با آنها تحريک ميشويم اما لزوماً فتيش آن چيز را نداريم!
يکی از شايع ترين فتيش ها، فتيش پا است، همان فوت فتيش، اين نمونه خوبی برای درک تفاوت فتيش و علايق جنسی معمولی است، اگر دقت کنيد اکثر فوت فتيش های واقعی تمايلی به سکس ندارند، فقط از بوسيدن، بوييدن و ليسيدن پای فرد مقابلشان خوششان می آيد و با همان ارضا می شوند، همچنين اگر دقت کنيد تقريباً همه آن زمان هايی که يک فوت برای پيدا کردن يک کيس برای خودش می گذارد، مختص به همان فتيش است، در حالی که اگر مورد علاقه شما، فتيش واقعی نباشد، ممکن است مثلاً امروز چند ساعت در اينترنت برای ديدن عکس، فيلم، يا پيدا کردن يک فرد در رابطه با آن چيز مورد علاقه وقت بگذاريد اما فردا وقتتان را صرف چيز ديگری کنيد، اما يک فتيشيست واقعی هر روز و هر روز وقتش را صرف همان فتيش خودش ميکند.

مورد دومی که بايد به آن توجه کرد، بعد بيماری يا سلامت است، آيا فتيشيسم بهنجار است يا نابهنجار؟
اين تفاوت نيز با تعاريف امروزی از بيماری روانی بسيار ظريف و باريک شده است، به طور خلاصه، همان طور که در بحث از بعد سلامتی يا بيماری در BDSM هم گفتم، يک معيار اساسی اختلال و پريشانی است که اين موضوع در زندگی فرد و نيز در روابط فرد بوجود می آورد، آيا پرداختن به يک فتيش، به زندگی و روابط و ... يک فتيشيست لطمه زده است؟ آيا او از اين موضوع احساس پريشانی دارد؟ آيا اختلال قابل ملاحظه اي در او بوجود آمده است؟ همه اينها سؤالاتی است که ميتواند مرز بيماری بودن يا نبودن فتيشيسم را تعيين کند و صد البته که اين سؤالات در افراد مختلف جواب های مختلفی هم دارند.
البته ذکر اين نکته هم لازم است که معمولاً فتيشيست ها خودشان برای درمان پيشقدم نمی شوند، يعنی اصولاً در بدترين شرايط هم خود را بيمار نمی دانند و يا حتی اگر بيمار بدانند ميلی به رها کردن فتيش خود و درمان ندارند، پس ممکن است يک فردی از فتيشيست بودن خود راضی هم باشد اما به دليل اختلالات و مشکلاتی که آن فتيش در زندگی او بوجود آورده است، بيمار تلقی شود. و ممکن هم هست که بدون اينکه يک فتيش مشکل جدی در زندگی يک فرد ايجاد کند ساليان سال يا حتی هميشه آن را داشته باشد و هيچ مشکلی هم پيش نيايد، چنين فردی بيمار محسوب نميشود.
 

۳ نظر:

  1. ضمن تشکر از مطالب عالی شما من با اجازه از ان در وبلاگ خودم استفاده کردم البته با ذکر منبع و لنیک های شما
    کسی که دوست دارد ارباب شود ؟

    پاسخحذف
  2. کسی که فوت فتیش دارد در زندگی مشترکش مشکل نخواهد داشت ؟
    با توجه به اینکه می گید تمایلی به سکس عادی ندارد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. با دقت بيشتری متن را مجدداً مطالعه کنيد

      حذف