۱۳۸۹ اسفند ۱۱, چهارشنبه

ارباب کيست؟___قسمت اول

روز به روز افراد بيشتری را می بينم که در جوامع مجازی، فيس بوک، ياهو و... خودشان را مستر ، ارباب يا ميسترس معرفی می کنند، فرض را بر اين مي گذارم که اين افراد واقعاً چنين حس و نيازی را در خود يافته اند و به همين دليل قدم در اين راه گذاشته اند، لذا جا دارد که توضيحاتی در اين مورد بدهم:

1. برای شروع يک نگاه جدی به خودتان بکنيد، شخصيت، نيازها، خواسته ها و تمايلاتتان را عميقاً بازبينی کنيد. اصلاً از بی دی اس ام چه مي خواهيد؟ دقيقاً از چه چيز آن لذت می بريد؟ آيا مي توانيد مسئوليت های يک رابطه ارباب و برده را به عهده بگيريد؟ آيا مي توانيد علاوه بر زندگی خودتان مسئوليت جنبه های مختلف زندگی يک فرد ديگر را نيز بر عهده بگيريد؟ آيا اين توانايی را داريد و اصلاً علاقه اي به اين داريد که فرد ديگری را هدايت و تشويق کنيد تا به انسان بهتری تبديل شود؟
آيا در زندگی شخصی خودتان موفق هستيد و مي توانيد خودتان را الگوی زندگی شخص ديگری قرار دهيد؟ آيا بر ناکامی ها ، ترس ها ، شکست ها و موانع زندگی خودتان به خوبی پيروز شده و مي شويد؟ آيا به درجه اي از سلامت روان و رشد شخصی رسيده ايد که بتوانيد خشم و عصبانيت خود را به خوبی کنترل کنيد؟ آيا می توانيد بدون اينکه اجازه دهيد عقده ها و فشارهای زندگيتان بر شما مستولی شوند، با فرد ديگری رابطه داشته باشيد؟ آيا اگر خودتان يک برده بوديد، حاضر بوديد برده فردی مثل خودتان شويد؟ و...
اين مهمترين قدم در راه تبديل شدن به يک ارباب است، يک ارباب بايد درک عميقی از "انسان" داشته باشد، بايد ارزش انسان و انسانيت را به خوبی فهميده باشد تا بتواند درک کند وقتی يک "انسان" به عنوان يک برده خودش را در اختيار او قرار می دهد، اين کار چه ارزش، اهميت و عظمتی دارد.
خيلی خيلی مهم است که توجه کنيم، ارباب شدن اصلاً با تنبيه کردن و خشونت داشتن و زور گفتن و ... تعريف نمي شود، ارباب بودن با "انسانيت و درک جايگاه و ارزش انسان" تعريف می شود، ارباب کسی نيست که برده از او حساب مي برد و مي ترسد، هر کسی مي تواند ترسناک و پرخاشگر و خشن باشد، اينها به هيچ وجه جزء ويژگی های اصلی يک ارباب نيست، اصل مفهوم ارباب بودن در "کامل بودن" نهفته است، ارباب بايد يک انسان نمونه باشد، کسی که به کمال رسيده است، و البته بهتر است بگوييم کسی که در راه کمال قدم بر مي دارد و به سوی کامل شدن پيش مي رود (چون کمال مطلق وجود ندارد)
رابطه ارباب با برده برای تنبيه کردن و تحقير کردن برده نيست، برای اين نيست که برده درد بکشد، آزار ببيند و... هدف اين رابطه اعتلاء و پيشرفت برده است و البته اعتلاء و پيشرفت خود ارباب، کسی مي تواند خود را ارباب بنامد که برده اش از بودن با او احساس غرور کند، برده اش احساس کند که هر روز که از بردگی او مي گذرد، يک قدم در زندگی جلوتر رفته است، ارباب بايد بتواند ترس های برده را بگيرد، نه اينکه در او احساس ترس و نا امنی ايجاد کند، ارباب بايد بتواند احساسات و عواطف منفی برده را از او بگيرد و احساسات و عواطف مثبت را جايگزين کند.
برده اي که در مقابل ارباب به خاک می افتد بايد بتواند در قسمت های ديگر زندگی خودش اعتماد به نفس و عزت نفس دو چندانی پيدا کند، هدف ارباب اين نيست که عزت نفس برده را از او بگيرد و او را تبديل به يک موجود تحقير شده بنمايد، بلکه بايد بتواند به برده ياد بدهد که چگونه در مقابل همه دنيا و در مقابل موانع و مشکلات زندگيش شجاع باشد و با اعتماد به نفس بالا و عزت نفس کافی، سرش را بالا بگيرد، ارباب بايد بتواند به برده ياد بدهد که فقط و فقط اوست که ارباب آن برده است و نه هيچ کس و هيچ چيز ديگر، شنيده ايد که ميگويند کسی که از خدا بترسد از هيچ چيز ديگر نمي ترسد؟ اينجا هم همين است، کسی که از يک ارباب واقعی مي ترسد از هيچ چيز ديگر نمي ترسد.
تا زمانی که خود را نشناخته ايم و کنترل خود را به طور کامل به دست نداريم، نمي توانيم ارباب فرد ديگری شويم ، او را کنترل کنيم و مسئوليتش را قبول کنيم.
اين اولين قدم برای ارباب شدن است، اينکه ببينيم آيا می توانيم ارباب باشيم؟ آيا لياقت آن را داريم؟ آيا واقعاً يک ارباب هستيم؟ بی دی اس ام شوخی نيست، اين رابطه با يک رابطه معمولی زمين تا آسمان متفاوت است، شايد يک نفر بدون آمادگی لازم وارد يک رابطه معمولی شود و در نهايت هم به خودش و هم به طرف مقابلش آسيب بزند، اما آن آسيب مي تواند ترميم شود، در بی دی اس ام اين آسيب ها می تواند خيلی خيلی شديدتر باشد، به خود و ديگران احترام بگذاريم و اگر اين توانايی را در خود نمي بينيم، در اين راه  قدم نگذاريم.


2.نقطه شروع خود را پيدا کنيد، چه شد که تصميم گرفتيد ارباب شويد؟ (جواب کليشه اي از کودکی اين حس را داشتم را ندهيد که چرند محض است!) حتماً يک اتفاق خاصی وجود دارد، فيلم خاصی ديديد؟ داستان خاصی خوانديد؟ چه شد که ناگهان اين تصميم را گرفتيد؟ چه چيزی است که شما را بيش از همه تحريک مي کند؟ مسلماً الان يک فانتزی خاص در ذهن داريد که شما را بيش از ساير افکارتان تحريک ميکند، احتمالاً اين همان فانتزی است که بارها هنگام خود ارضايی به آن فکر کرده ايد، اهميت اين بدين دليل است که شايد اگر بدون اينکه رسماً وارد بی دی اس ام شويد، فقط همان سناريو را تجربه کنيد نياز شما ارضا شود و لازم نباشد که بيش از اندازه جلو برويد و بيخود خودتان را درگير اين مسائل کنيد و ...
بعد از تعيين نقطه شروع باز هم بايد فکر کنيد که به دنبال چه هستيد؟ چه فانتزی ها و تمايلاتی داريد؟ از برده چه می خواهيد؟ در اين مرحله بايد به آنچه که مي خواهيد دقت کنيد، حتماً بايد مطالعه کافی داشته باشيد و ايده های مختلفی در ذهن شما باشد، مسلماً فيلم ها و عکس های زيادی ديده ايد و داستان های زيادی خوانده ايد، اميدوارم که کتاب ها و مقالات مربوط به بی دی اس ام زيادی هم خوانده باشيد، مي خواهيد با برده چکار کنيد؟ چطور رابطه اي مي خواهيد؟ آيا يک رابطه دائمی مي خواهيد يا موقتی، آيا برده تان را فقط در اتاق خواب مي خواهيد يا می خواهید جاهای ديگر هم با او همين رابطه را داشته باشيد؟
صدها فعاليت مختلف بی دی اس ام وجود دارد، دقيقاً معلوم کنيد کدام ها را بيشتر دوست داريد و کدام ها را کمتر، خيلی از اين کارها ممکن است قبل از اينکه انجام دهيد برايتان بر انگيزاننده باشد اما بعداً ديگر برايتان جذاب نباشند، مدام بايد ليست تمايلاتتان را به روز کنيد، در مورد چيزهايی که دوست داريد انجام دهيد تحقيق کنيد، بخوانيد و ببينيد و با ساير کسانی که قبلاً اين کارها را انجام داده اند صحبت کنيد، خيلی از فعاليت های بی دی اس ام در ظاهر ساده و آسان به نظر می رسند اما در عمل خيلی سخت هستند و ممکن است اصلاً امکان انجامش بدون تجربه و امکانات و وسايل کافی و حرفه اي وجود نداشته باشد.

اينجا باز هم بايد تأکيد کنم که اگر احساس مي کنيد اين تمايلات شما بيشتر فانتزی ها و هوس های موقت است، بهتر است بگذاريد در همان حد فانتزی بماند و سعی نکنيد آنها را به واقعيت بياوريد، و يا مي توانيد به طور محدود گهگاهی آنها را با پارتنر معموليتان تجربه کنيد. (اصلاً فکر نکنيد که کار سخت يا غير ممکنی است، بعداً در پست های آينده توضيح خواهم داد که چگونه مي توانيد دوست پسر يا دوست دختر معمولی خود را به راحتی تحريک کنيد تا با شما در اين تجربه شريک شود بدون اينکه بترسد و يا جبهه بگيرد يا فرار کند! اين کار راحتی است که در روابط معمولی پسر و دختر ها يا زن و شوهر ها در خارج از ايران زياد اتفاق می افتد(گهگاهی بعضی بازيهای بی دی اس ام را تجربه کردن ))
در
شماره قبل توضيح دادم که تبديل شدن به يک ارباب مسئوليت سنگينی در مقابل طرف مقابل و خودتان است .کار سختی هم هست و نياز به تلاش و تمرين و وقت گذاشتن و هزينه کردن و ... زيادی هم دارد، پس بی مهابا خودتان را درگير نکنيد، بخصوص شما اين را نمي دانيد که بی دی اس ام طوری است که اگر درگير آن بشويد بعداً جدا شدن از آن سخت است، پس خود را بدون دلايل قوی و بدون اطمينان صد در صد به دردسر نيندازيد.





۳ نظر:

  1. "آيا اين توانايی را داريد و اصلاً علاقه اي به اين داريد که فرد ديگری را هدايت و تشويق کنيد تا به انسان بهتری تبديل شود؟"
    یا
    "آيا در زندگی شخصی خودتان موفق هستيد و ميتوانيد خودتان را الگوی زندگی شخص ديگری قرار دهيد؟"
    یا
    "ارباب بودن با "انسانيت و درک جايگاه و ارزش انسان" تعريف می شود"
    .... خیلی خوب بودند! خیلی!

    پاسخحذف
  2. آقا كارت درسته!!!!!!!!!! خوشم اومد

    پاسخحذف
  3. salam man ye adame tahsil kardeo shayadam zahere khobi dashte basham dar besyari az tajrobiati k dar ashnayi ham dashtam aslan tarafam hata khodesh ham bavar nadasht k arbabe mane va aslan in tavanayio nadasht k mano zire pash bendazeeee

    پاسخحذف